Monday, September 28, 2015

شنبه 31 اکتبر- نئولیبرالیسم سیاستی در خدمت به سرمایه ی جهانی

گفتمان سیاسی اجتماعی

زمان:  8 شب اروپای مرکزی، 9:30 شب تهران،1 بعد از ظهر نیویورک

Paltalk

View all  ---> all Languages---> Iran 

Iran Goftemaan Siasi Ejtemaaee


################################


نئولیبرالیسم سیاستی در خدمت به سرمایه ی جهانی
 با پویان

 عضو سابق کنفدراسيون دانشجويان ايرانی در خارج و فعال سياسی


بیش از١.٢  بیلیون از مردم جهان با دستمزدی کمتر از یک دلار در روز مجبور به امرار معاش می باشند. در دهه ی گذشته بیش از١٣  میلیون کودک در اثر بیماری های عفونی و گوارشی که منجر به بیماری اسهال می گردد جان خود را از دست داده اند. هر ساله حداقل پانصد هزار مادر، یعنی بطور تقریبی در هر دقیقه،  یک نفر در دوران بارداری و یا در حین زایمان جان خود را از دست می دهند. همچنین ٨٠٠ میلیون نفر از بیماریهای ناشی از سوء هاضمه رنج می برند. با توجه به منابع مادی و تکنولوژی موجود، می توان گفت هرچند تامین غذا، بهداشت و مسکن امکان پذیر است ولی نئولیبرالیسم، "پاسخ" به این نیازها را در تجارت بی قید وشرط دراصول و سیاستهای خود ارائه می دهد.   

#####################

کاری جالب، موزیک کلاسیک در نهارخوری مدرسه




##########################################

Bahar choir سروده سعید سلطانپور گروه کر بهار



############################################
شنبه 7  نوامبر
"تروریسم و نقدی بر پست مدرنیسم"


The Concept of 'Terrorism' and a Critique of Postmodernism


Before analyzing how suicide bombing negates postmodernism— which, to many observers, sounds disconnected—one must understand grand theory, postmodernism, and the concept of terrorism, as well as their connections to each other. In its attempt to explain both social and political life, grand theory interprets the world in terms of grand and totalizing narratives, taking into account historical data related to class, political power, and cultural movements. Postmodernism or postmodernist theory explains social life in fragmented narratives. There is nothing totalizing about postmodernism, which emphasizes the ambiguity of what is right and what is wrong—or the idea that nothing is right or wrong due to fragmented interpretation. One characteristic of postmodernism, decentering, does not necessarily negate the central theme but accounts for multicentrism as the emergence of many centers and gives each center equal credence. Therefore, many centers of right and wrong refute and replace the central right and wrong of grand theory. Suicide bombing or suicide terrorism is related to symbolic acts of violence by individuals organized to cause harm to the perceived enemy or affiliates of that enemy for the purpose of furthering political objectives. Such acts are planned and carried out by organizations and groups that are small in number but strong in ideology. The argument here is that one can look upon suicide bombing, or terrorism in general, as totalizing (grand) theory in terms of political ideology and culture, hence the return of grand theory


##########################################

############################################

شنبه 10 اکتبر

"دادخواهی، سیستم حقوقی آلترناتیو و فلسفه حقوقی اومانیسم در اندیشه مارکس"

گفتگو با کاملیا اخباری
فعال سیاسی



فایلهای یوتیوب/ صوتی

  بخش دوم       بخش سوم      بخش پایانی

"فلاسفه تاکنون جهان را تنها متفاوت تفسیر کرده اند، بحث اما بر سر تغییر آنست"
کارل مارکس،  تزهایی درباره فوئرباخ 

 از دوران آنتیک نویسندگانی مانند سوفوکل از ارزش‌های جاودانه  اومانیستی مانند انسانیت، کرامت انسانی، عدالت، صداقت و تسلیم ناپذیری در برابرقدرتمندان سخن گفته اند. دردوران رنسانس انسان در مرکز تاریخ قرار می گیرد. بورژوازی نوزای انقلابی از ارزش‌های فئودالی فاصله می‌گیرد و تلاش می‌کند خود را بعنوان انسان، و ارزش‌های انسانی را باز تعریف کند. دنیای مدرن ما بی تردید دستآورد این دوران تاریخی است.
لیکن این شیفتگی انسان برای تحقق خود بعنوان انسان با موانعی رودررو می شود. بورژوازی خود را از ارزش‌ها و ایده‌های  قرون وسطایی رها می سازد، خود اما سیستم سیاسی، اقتصادی، حقوقی واجتماعی را  بنیان می‌گذارد که  مانعی برای شکوفایی شخصیت و توانایی‌های انسانیش می شود. فلاسفه ی دوران جدید از زوایای متفاوتی به این موضوع پرداخته اند.
مارکس با روش ماتریالیسم دیالکتیکی با این سؤال درگیرمی شود. طبیعت انسان متأثراز دگرگونی های تاریخ می باشد. باورهای اخلاقی انسان و شیوه تفکرش درمورد دیگر ارزش‌های انسانی را همیشه در رابطه تنگاتنگ با روابط تولیدی باید فهمید.
براین مبنا به سؤال مربوط به سیستم حقوقی آلترناتیو  پاسخ داده می شود. آلترناتیو در برابر کدام سیستم حقوقی و چرا؟ 


@@@@@

مرا ببر به خاوران ، شعر و دكلمه از دكتر سيروس بينا

http://radio-neda.blogspot.com/2015/10/blog-post_22.html


دسته دسته آمدند رهروان شور 
پايكوب و سرفراز در قفاي خون
قطره قطره مي چكد اشك افتخار 
از فراز كهكشان بر مزار خون
اي جوانه هاي زخم !
اي نشانه هاي خشم !
اي چكاوكان !
خاوران كجاست ؟
كجاست خاوران ؟
خاوران كجاست ؟

################################

موومان چهارم از سمفونی شماره 9 بتهوون

سرود شادی


####################



افسانه صادقی 

آزادی



###################

 دادخواست

#######################
########################
##########################################


3 اکتبر

تئوری های بحران در سرمايه داری
با پویان  
 عضو سابق کنفدراسيون دانشجويان ايرانی در خارج و فعال سياسی


فایلهای یوتیوب/ صوتی

منظور از بحران به طور کلی عدم موفقییت روابط اقتصادی و سیاسی در بازتولید سرمایه داری است و محور بحث ما عمدتا عواملی هستند که از مکانیزم های درونی سرمایه نشأت میگیرند و دچار بحران میشوند.

ادامه ی مطلب


##########################################



@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@

...  شاهرخ زمانی ...

وینان دل به دریا افکننانند......
به پا ی دارنده ی آتش ها 
زندگانی دوشادوش مرگ
پیشاپیش مرگ
همآره زنده از آن سپس 
که با مرگ
و همواره بدان نام که زیسته بودند
که تباهی، از درگاه بلند خاطرشان 
شرمسار و سرافکنده میگذرد
کاشفان چشمه
 کاشفان فروتن شوکران
جویندگان شادی، درمجری آتشفشان ها
شعبده بازان لبخند، در شبکلاه درد
با جا پایی ژرف تر از شادی، در گذرگاه پرندگان

در برابر تندر می ایستند
خانه را روشن میکنند 
و می میرند......

شاملو


####################################


شنبه 19 سپتامبر

گفتگو با 
مرجان افتخاری، نویسنده و پژوهشگر

فایلهای یوتیوب/ صوتی

مارکسیسم و مارکسیست ها پدیده ها را در فرایند تغیر و تحولات تاریخی، کنش و واکنش دیالکتیکی مورد بررسی قرارمی دهند. به همین دلیل برای تحلیلی علمی از وضعیت امروز خاورمیانه، بحران های چندگانه آن و از همه مهم تر دلائل عقب ماندگی کشورهای این منطقه،باید ابتدا ساختارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشورها را در روند تاریخی اشان مورد ارزیابی قرار داد.
از نظر دیالکتیکی نمی توان تنها بر عوامل خارجی، استعمار کهن انگلیس و فرانسه، سپس سیاست های امپریالیسم آمریکا و در نهایت سرمایه داری جهانی پس از فروپاشی دیوار برلین (گلوبالیزاسیون) تکیه کرد و آن را تنها عامل عقب ماندگی منطقه معرفی کرد. بر عکس، انتخاب سیاست ها و نوع دخالت های خارجی را باید ابتدا در زمینه ها و بستر های داخلی جستجو کرد.

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


http://goftemanse.blogspot.com/2015/05/blog-post.html


@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@


گریز به لِزبُس


 سروده ای از مجید نفیسی




گریز به لِزبُس
در مَعره, ابوالعلای شاعر را*
کافرِ حربی خواندند
و هزار سال پس از مرگش
سر از تندیسش جدا کردند
من شاهد این ویرانی بودم
و دانستم که جای درنگ نیست.
پس به ترکیه گریختم
و همراه با آوارگان سوری
از اِزمیر به لزبس شدم
جایی که سافوی شاعر
از عشق می گفت.
اینک در اردوی آوارگانم
با شماره ای بر سینه
و ساندویچی در دست.
ای ابرهای سیاه
که بی واهمه از مرزها میگذرید
نه اودیسه ام که به وطن بازگردم
نه اِنیاس که وطنی در غربت بسازم*.
از مرگ گریخته ام
و می خواهم زنده بمانم
چونان ابوالعلا
که در شعرهایش بجا ماند.
مجید نفیسی
۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵
* ابوالعلا مَعری (۱۰۵۷-۹۷۳) شاعر آزاداندیش و نابینای عرب.
* اِنیاس قهرمان حماسه ی "انئید" اثر ویرژیل
شاعر رومی.

ادامه مطلب

@@@@@@@@@



@@@@@

از برلین تا خاوران/ ویدئو کلیپی برای گردهمایی ششم

 ششمین گردهمایی سراسری درباره کشتار زندانیان سیاسی در ایران
@@@@@@@@@@@




نهمین سالروز




@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@

اندرون های توانا


سروده ای از ساسان دانش

تقدیم به یارانی که سرافراز رفتند تا انسان را معنا کنند و تقدیم به یارانی که رنج زندان را شکیبایی می کنند تا معنای انسان را ژرفا بخشند

@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@

به یاد ارغوان ها

"به یاد ارغوان ها"، اثری از ساسان دانش

نيازی به باز نویسی نیست که زندان و زندانیان، تاریخ معاصر ایران را تحول انگیز کرده و پافشاری حکومت ها بر حفظ قدرت، خشونت را بازتولید و روزافزون کرده است. "به یاد ارغوان ها"، نگاه دیگری را بیان می کند که در جستجوی اندیشه ها و هویت جان باختگان و جان به دربردگان، نگرش انسان را به ژرفا کوچ می دهد تا به علت ها بیشتر تفکر کنیم و کنش گران و دخالت گران اجتماعی، سیاسی را از منظر دیگری بنگریم.

@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@

هیچی رو وِل نمی‌کنیم

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@


 شعر ضد جنگ  از شاعر جوان کریمه شبرنگ که  گويای ناهنجاری های مرگبار افغانستان است 


از هر چی خاموشی ست، می ترسم

از خاموشی شبانه  کوچه ها

وقتی می فهمم

فردا وحشت می زاید

و آدم ها با گردن های دو کله

و دست های درازی که

تا ته زندگی همه

تا ویرانی باور من می رسد

از خاموشی کودکی در گهواره می ترسم

وقتی هر صبح چشم می گشاید

تفنگی روی دیوار صبح بخیرش می گوید جای پدر

و چند سالی بعد

جمع و ضرب را از زبان مرمی یاد می گیرد

و تفریق را از جای خالی همصنفانش

که دیشب جسد شدند

از خیره شدن به ریش بلند مرد ها میترسم

وقتی میفهمم

فلسفه هر تارش دارهای دسته جمعی ست

از هر چی خاموشی ست می ترسم

از خاموشی خدا هم

که دست هیچ کودک یتیمی به گریبانش نمی رسد


@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@

با الهه امانی



@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@




نهمین سالروز




@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@


سرمایه آزادانه حر کت  می کند، اما در روزنامه‌ها می‌نویسند که " مردم  فکر میکنند که ما اینجا هستیم که کارهايشان را از آنان بگیریم”!  این ادعای درستی نیست! ما اینجا نیستیم که شغل‌هایشان را بگیریم!  ما تنها کارهایی را انجام میدهیم که آنان نمیخواهند انجام بدهند!  چقدر طول خواهد کشید که  آنها  به اهمیتِ کارِ ما در این  مملکت پی ببرند؟!
کارگر مهاجر 
------------
@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@

متعلق به کجایم

@@@@@@@@@@@@@@



@@@@@@@@@@@@@@@@@@




@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@
   فيلمی مستند گونه از پانته آ بهرامی 

@@@@@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@


!مهاجرانی چون من


@@@@@@@@@@@@

قهرمان طبقه ی کارگر
John Lenon 

@@@@@@@@@@@@@@

کدام طرفی هستی؟

Natlie Merchant 

@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@

جنگ عليه کارگران
Anne Feeney


@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@


سیروس کفایی
سیروس کفای

@@@@@@@@@@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@


@@@@@@@@@@@@@@
چيستان
مجید نفیسی
برای روز جهانی كارگر
ميوه نيستم كه بگندم
يا كالا كه بپوسم.
من آفريده ي كارِ خويشتنم.
مورچه نيستم كه به يك صف راه روم
يا كاربافك كه به تنهايي تار تَنم.
من آبستنِ جمعِ خويشتنم.
با اين همه، در محرابهاي پول
بر بتِ وارونه ي خويش نماز ميگذارم
و در بازارهاي كالا به زنبيل ميكشم
از بدنِ گرمِ تكه تكه شده ي خود.
حالا بگو كه كيستم
زنده يا مرده به چيستم؟
اين چيستانيست ساده و سمج
از پايِ كرسيِ شبِ يلدا.
آيا كار، نفرينِ آفريننده ي من است*
يا داستانِ آفرينشم؟
@@@@@@@@@@@@@




@@@@@

به ياد فرخنده



  سروده ای از راحله يا ر


مرگ قناری


تو را با خرمن موی پریشانت که می سوزی

نگاه بی پناهت را به هر نامرد می دوزی

ندایت در میان شعله می رقصید فرخنده

زمین از شرم چشمان تو می لرزید فرخنده


جبین و گونه و لب های زیبایت اناری بود

شب آغاز سال نو، شب مرگ قناری بود

دلم از سخت جانی خودم دلگیر می گردد

و از بار خجالت هفت پشتم پیر می گردد


 مارچ ۲۰۱۵


راحله یار


@@@@@@@@@@@@@@





روزی که روز نبود!


بیهوده بود!

روز هم بیهوده بود

و هنوز نو نشده بود روز

هنگامی که نور به تاریکی غلیظ طعنه زد.

و شراره ای نفیر زنان به عمق تاریکی جهید

و در برابر چشمان ما، گشاده و باز

بساط خاکستر بود و دیگر هیچ....

و شب همچنان تیره و تار

شراره ها را به تمسخر نشسته بود

روز بود

نه! نوروز بود

و دیگر نوروز برای هیچ مادری قرخنده نبود

چرا که فرخنده نبود، رفته بود

و در برابر چشمان ما، باز و وقیح

خاکستر شده بود

امسال سو ـ سوی ستارگان آسمان

بازتاب تپش قلب توست

به هنگام نشر خبر، که فرزندت رفت

مادر بیا !

ایستاده، سربرافرازیم و بنگریم

به بی انتهای تاریک این چاه

و از ستاره های رهگذر بپرسیم،

نشانی خانۀ خورشید را





@@@@@@@


...به ياد فرخنده

"آميليا:"فرخنده، توسط جاهلان دین کشته شد‏


يادداشتی از آميليا، در مورد مراسم خاکسپاری فرخنده در کابل  
امروز رفتم تا در مراسم خاکسپاری فرخنده در قبرستان پنچصد فامیلی شهر کابل اشتراک کنم. جنازه از خانه اش برداشته شد؛ جمعیت زیادی آمده بودند، فعالان مدنی و حقوق زن پیشتاز از همه بر گِرد تابوت فرخنده حلقه زدند، حضور مقامات ارشد وزارت داخله برجسته بود، به دنبال تابوت رفتم؛ بر خلاف معمول تابوت نه بر دوش مردان بلکه بر دوش زنان بود؛ دستهای پرتوان زنان تابوت فرخنده را بالا کردند؛ دیگر زنها ضعیف نبودند، آنها زنی را در تابوت بلورین اندیشه هایشان حمل میکردند و چقدر صبورانه و با عزت گام بر میداشتند و اما مردان؛ دستها را بر دست یگدیگر حلقه ای از همت ساختند تا پاسبانان یک حرکت جدید باشند، مردان و زنان همه فرخنده شده بودند و فرخنده در کالبد همه مشایعت کننده گان جسد سوخته اش فریاد عدالت خواهی سر میداد. تابوت همچنان مسیر طولانی سرک تا قبر را میپیمود، نمیدانم چرا داکتر عالمه و لینا عَلم و شکیلا ابراهیم خیل سنگینی تابوت را حس نمیکردند، بهارجویا، فرزانه واحدی و عارفه بهارت و مریم شیرجانی گوشه دیگرِ تابوت را گرفتند، منیره یوسف زاده و حمیرا ثاقب و زبیده اکبر شانه هایشان عجین با تابوت شدند، بهار سهیلی و فتانه حسن زاده و صحرا کریمی و نرگس آذریون در خاکباد مراسم؛ تابوت را رها نمیکردند و فرخنده عزیزی و مینا رضایی و سمیرا سادات گلویشان هنوز دردمندانه فرخنده صدا میکرند دیانا ثاقب و صحرا موسوی نیز صدای شان برای حضور دردمندانه بالا بود و زنی خارجی به دور از تمامی مرزهای جغرافیایی خود فرخنده شد و در همنوایی با دیگر زنان افغان دستانش را به تابوت چسپانده بود و مدام اشک میریخت و تمامی زنانی که با گام های استوارشان فرخنده ها شده بودند. شاید این روش نه در افغانستان که در تاریخ اسلام بی سابقه باشد که زنان تابوت را بر شانه هایشان حمل میکردند. 
بر گورستان و در نزدیکی قبر فرخنده که رسیدیم، شعارها برای حمایت از فرخنده بالا گرفت، دیگر مانعی بر کنترول احساسات مردم نبود، خبرنگاران کمره هایشان را بر سر گور فرخنده متمرکز کرده بودند، عکاسان بزرگترین و استثنایی ترین تصاویر تشییع جنازه را درج تاریخ مینمودند، زنان بر سر جنازه فرخنده نماز خواندند و با عزمی قوی بیل ها را گرفتند و بر گورش خاک انداختند؛ صداها برای دادخواهی بلندتر شده بود؛ هزارن تن از مردم آمده بودند تا گواه بی گناهی دختری باشند که تا آخرین لحظات سوختنش فریاد میکشید که "بیگناهم".

صدایی آمد و همهه ای در میان جمعیت بالا گرفت؛ مولوی ایاز نیازی ملایی که خواهان آزادی قاتلین بود و حکومت را هشدار به قیام سراسری مردم مینمود توسط مردم اجازه نیافت تا در مراسم اشتراک کند. 

نماز جنازه برگزار شد؛ دیگر مرزهای جنسیتی برداشته شد؛ حتی زنان هم در نماز جنازه اشتراک کردند و نشان دادند که میان خدا و آنان نباید فاصله ای باشد. شعارها پایانی نداشت؛ شور و شعور مردم فرخنده را هنوز تنها نگذاشتند؛ 

من به روح فرخنده دعا کردم، آرام آرام از قبرستان دور شدم و صدایی از جمعیت به گوشم
"میرسید: "ما همه فرخنده ایم



3/22/15

@@@@@@@@@@@@


شعری از ناديا انجمن

.نا د یا انجمن شاعر افغان که در 25 سالگی  به دست همسرش  به قتل رسید 

نادیا انجمن، دانشجوی بیست و پنج ساله و زن غزل سرای افغان در پاییز هشت سال پیش به دست شوهرش که کارمند دانشکده ادبیات بود به قتل رسید و به جای پر پرواز یافتن، جسم بی جانش راهی گورستان شد،  دنیا به کام نادیا  زهر شد،آن مشت ستمگری که بر دهانش کوبیده شد همه نغمه ها و نجواهایش را برای همیشه خاموش کرد
یادش گرامی

سروده ای از ناديا انجمن


نيست شوقی که زبان باز کنم، از چه بخوانم؟

من که منفور زمانم، چه بخوانم‌ ؟ چه نخوانم

چه بگويم سخن از شهد، که زهر است به کامم

وای از مشت ستمگر که بکوبيده دهانم

نيست غمخوار مرا در همه دنيا که بنازم

چه بگريم، چه بخندم، چه بميرم، چه بمانم

من و اين کنج اسارت، غم ناکامی و حسرت

که عبث زاده‌ام و مهر ببايد به دهانم

دانم ای دل که بهاران بود و موسم عشرت

من پربسته چه سازم که پريدن نتوانم

گرچه ديری است خموشم، نرود نغمه ز يادم

زان که هر لحظه به نجوا سخن از دل برهانم

ياد آن روز گرامی که قفس را بشکافم

سر برون آرم از اين عزلت و مستانه بخوانم

من نه آن بيد ضعيفم که ز هر باد بلرزم

دخت افغانم و برجاست که دايم به فغانم

نـادیا انجمن


@@@@@@@@@@


@@@@@@@@@@


ماراتون داستان‌های توانمندی زنان
پال تاک، کارگاه نوشتار، مارچ 2015

مدتی بود که نرگس یک الاغ پارچه‌ای بزرگ خریده و آن را کنار تختش گذاشته بود. بچه‌ها اول با تعجب با این کار مادرشان برخورد کردند، اما بعد از چند روزی به این منظره عادت کردند.
آن شب جمعه، ساعت یازده و پنجاه و سه دقیقه، وقتی نرگس از کارهای زیاد روزانه فارغ شد، با یک دسته کاغذِ یادداشت و سوزن ته گرد به اطاق خواب آمد و کنار تختش پهلوی الاغ پارچه‌ای نشست. مدتی به الاغ خیره شد و لبخندی زد. الاغ نیز با لبخندی پاسخگو شد.
نرگس یکی از کاغذها را برداشت و روی آن نوشت:
«هر روز صبح ساعت پنج و نیم شیپور بیدار باش.»


@@@@@@@@@



به مناسبت هفته‌ ی داستان نویسی در باره‌ ی توانمندی زنان
کارگاه نوشتار

در آغاز بی‌آغازی،
جلوه‌ای از قدمت ذاتی ظهور کرد.
و از آن جلوه که عقل بود، سه چیز زاییده شد:
عشق، زیبایی و بخشش.
آن جلوه این سه را در یک پدیده خلاصه کرد
و آن پدیده زن بود.
و زن پای بر زمین نهاد.
و زمین که تیره و بایر بود به روشنی زیبایی زن روشنی گرفت.
و زن زمین را دوست داشت و می‌خواست آن را آبادان کند.
می‌خواست که نهرها جاری شوند
و آب‌ها در جاهای آن جمع شده،
دریاهای درخشان ایجاد شود
و بر روی زمین درخت‌ها بروید
و پرندگان برای گل‌ها بخوانند.
پس زن دست به کار شد و به آرایش زمین و خود پرداخت
و زمین را با زیبایی خود زینت بخشید.
او زمین را نگریست و زمین زیبا بود.
هنگامی که می‌خواست راحت بجوید، موجودی را شبیه خویش دید که در خوابی عمیق فرو شده است.
پس دنده‌ی او را کشید و هشیارش نمود!


@@@@@@@@



@@@@@@@@@@@@


منِیژه تمام جنگل را دوِیده بود و حالا روِی تخته‌ِی موج‌پِیما (Surf) محکم اِیستاده بود و با موج‌ها مبارزه مِی‌کرد. نگاهش به تناوب مسِیر موج‌هاِی تازه را تا تخته و پاهاِیش طِی مِی‌کرد. پاهاِیش با قدرت تخته را هداِیت مِی‌کردند و تعادلش را روِی زانوانِ خم شده و پشت و با کمک بازو و دست حفظ می‌کرد و از نِیروِی باد کمک مِی‌گرفت که او را به وسط اقِیانوس، به سوِی افق مِی‌راند.
از زخم‌هاِیش خون مِی‌چکِید و با آب‌ها مِی‌آمِیخت. شاخه‌ِی درخت‌هاِی جنگلِی ضربه‌هاِی محکمِی بر بدنش وارد کرده بودند و خراش‌هاِی زِیادِی بر صورت، دست‌ها، پاها، پهلوها و سِینه‌اش اِیجاد شده بود. عمق بعضِی خراش‌ها نشان مِی‌داد که گوشت آن قسمت‌ها کنده شده بود. اما او دوِیده بود، تمام جنگل را دوِیده بود، با دست شاخه‌ها را کنار زده بود که دست‌ها و بازوانش را ‌خراشِیده و پشت سر او به جاِی خود بازگشته، به او ضربه زده بودند. اما او دوِیده بود، بِی‌اعتنا به همه‌ِی زخم‌ها، راه را از مِیان درخت‌های انبوه باز کرده و دوِیده بود که به اقِیانوس برسد.



@@@@@@@@@@@@@

@@@@@@@@@@@

Tracy Chapman; Behind The wall

پشت دیوار
دیشب صدا‌ی فريادهایی شنيدم
صداهايی بلند از پشت دیوار …
شب دیگری، با بیخوابی  برای من..
تلفن کردن بی فايده است
پلیس اگر هم بیاید
هميشه دير ميرسد...

@@@@@@@@@@@@@@

Tracy Chapman; Why?



چرا بچه‌ها از گرسنگی می‌میرند؟
در حالیکه به اندازه‌ای کافی‌ غذا برای
 همه ی  مردم دنیا هست !!
چرا در حالی‌ که همه ی ما با هستیم
هنوز بعضی‌‌ها تنها هستند؟
 چرا  موشک ها پاسدار صلح  نامیده میشود؟
درحالی که  تنها برای کشتن هدف ميگيرند
چرا  زنان ، حتی
 در خانه‌هایشان در امان نیستند ؟


@@@@@@@@@@@@@@@@@

Women of the World Celtic,
  Maire Brennan - Against the Wind

@@@@@@@@@@@@@@@@

Love and Justice 

@@@@@@@@

Mercedes Sosa
Gracias a la vida

@@@@@@@@@

@@@@@@@


______________________________


______________________________



Victor Jara by Alistair Hulett 

____________________________

مارش بيکاران
______________________


به ياد فروغ فرخزاد

شاملو در سوگ فروغ


مرثیه

به جستجوی تو

بر درگاه کوه می گریم ،در آستانه ی دریا و علف
به جستجوی تو
در معبر بادها می گریم

در چار راه فصول
در چار چوب شکسته ی پنجره ای

که آسمان ابر آلوده را

قابی کهنه می گیرد

به انتظار تصویر تو

این دفتر خالی
تا چند
ورق خواهد خورد؟


جریان باد را پذیرفت
و عشق را
که خواهر مرگ است ـ

و جاودانگی

رازش را

با تو درمیان نه

پس به هیات گنجی درآمدی

بایسته و آزانگیز

گنجی از آن دست
که تملک خاک را و دیاران را

از این سان

دل پذیر کرده است 

نامت سپیده دمی است که بر پیشانی آسمان می گذرد

ـ متبرک باد نام تو! ـ
و ما همچنان
دوره می کنیم
شب را و روز را

هنوز را
______

25th IWSF Resigned Committee Meeting 2014‏ 


جلسه بحث و گفتگو در مورد روابط مابین کمیته های محلی و مسئول بنیاد در بیست وپنجمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران در جنوب کالیفرنیا
Five local committee's members of the 25th IWSF Conference have organized a public meeting on 
July 14th, 2014


________________________


Victor Jara by Alistair Hulett 

____________________________

___________

25th IWSF Resigned Committee Meeting 2014‏ 


جلسه بحث و گفتگو در مورد روابط مابین کمیته های محلی و مسئول بنیاد در بیست وپنجمین کنفرانس بنیاد پژوهش های زنان ایران در جنوب کالیفرنیا
Five local committee's members of the 25th IWSF Conference have organized a public meeting on 
July 14th, 2014
_________________

واکنش طبيعی کودکان در برابر دعوت به استفاده از
خشونت  

“Slap her": children's reactions 

_____________________